Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو- ناصر فکوهی؛ به عنوان یک انسان‌شناس و یک جامعه‌شناس که تخصص عمده‌اش آسیب‌شناسی اجتماعی است، سال‌هاست هشدار می‌دهیم که شرایط ایران به صورت پیوسته به سوی آنومیک شدن پیش می‌رود. در شرایط آنومیک بنا بر تعریف، باید انتظار هر پدیده ویرانگر اجتماعی در کوتاه و درازمدت را داشت: از شورش‌ها و ناآرامی‌های شدید شهری تا حتی جنگ‌ها و درگیری‌های بزرگ بر پهنه سرزمینی، فروپاشی اجتماعی، تخریب گسترده زیرساختار‌ها و روساختار‌های جامعه و غیره.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دلیل این حرکت آرام، اما پیوسته - که در همان حال دلیل تکرار اغلب بی‌حاصل ِ چرخه‌های خشونت‌بار سرکوب فرادستان علیه فرودستان جامعه نیز هست- بیش و پیش از هر چیز به نارکارآمدی و ناکارایی در طول چندین دهه مربوط می‌شود.

در این حال ندانم‌کاری در سال‌های اخیر تا به جایی پیش رفته که دایره حکمرانی کوچکتر و کوچکتر شده و جای سیاست‌های مثبت اقتصاد ضابطه‌مند و غیر فاسد ِ انسان محور و ایجابی و هم‌افزایی و بالا بردن اقتدار دولتی مردم‌گرا را از طریق پهناور کردن هر‌چه بیشتر قاعده هرم قدرت؛ جای به رسمیت شناختن حقوق اقلیت‌های مختلف و بالا بردن حجم طبقه متوسط اقتصادی و در یک کلام جای عدالت و آزادی اجتماعی را بیش از پیش به بدترین و بی‌مسئولیت‌ترین سیاست‌های منفی اقتصاد ِ بازاری بی‌ضابطه و نولیبرالی و رانتی و فاسد، بازار سودجویان تداوم تحریم‌های اقتصادی و بازار ِ سرمایه محور و رویکرد‌های سلبی و پایین بردن اقتدار دولتی، آن هم دولتی الیگارشیک، از طریق کاهش سطح قاعده هرم آن، دامن زدن به فاشیسم ملی‌گرایانه و نفی حقوق اقلیت‌ها و کاهش و حتی در‌هم‌شکستن طبقه متوسط اقتصادی داده است.

این سیاست‌ها که از دولت پیشین آغاز شدند همچون روال همیشگی در دولت جدید، برغم وعده‌های بی شمار و غیر مسئولانه گوناگون ادامه یافتند. ارجحیت دادن به منافع گروه‌های رقیب اقتصادی و سیاسی و ایدئولوژیک نسبت به منافع عمومی و مردمی (و حتی پایه‌های مردمی ِ نظام) سبب شد که دولت پیشین و جدید نتوانند در مذاکرات برای رفع تحریم‌ها به نتیجه‌ای برسند.

البته روشن است که این تحریم‌ها که به بهانه مسخره گسترش تسلیحات هسته‌ای انجام گرفته‌اند، جنگی تمام عیار از سوی قدرت‌های بزرگ برای کامل کردن ِ سلطه هژمونیک خود در منطقه خاورمیانه هستند. اما مسئول هزینه‌های سیاسی و اقتصادی و امنیتی و شکست، نه مردم، بلکه به اذعان کسانی که تا دیروز خود در راس مسئولیت‌ها بودند، ولی امروز در نقش اپوزیسیون عمل می‌کنند، و حتی به اذعان برخی از خود ِ صاحبان قدرت، به رویکرد‌های سلبی و تنگ‌چشمی و پوسیدگی سیاست‌هایی مربوط می‌شود که دائما از دشمنان سخن می‌گوید، اما ضربات خود را بر سر مردم کوچه و خیابان فرود می‌آورد.

هدف جنگ ِ قدرت‌های جهانی در منطقه روشن است: ایجاد بی‌ثباتی کامل در آن از طریق دامن زدن به خشونت و رودرو قرار دادن همه در برابر همه و رساندن درجه امید به حداقل ممکن است تا بتوانند از استقرار و پیشرفت توسعه و آزادی و دموکراسی جلوگیری کنند. برای این کار قدرت‌های جنگ‌طلب بیش از پنجاه سال است سناریو‌هایی یکسان را دنبال می‌کنند: تقویت دولت‌های قدرتمدار و دیکتاتور منش، ایجاد جنگ‌های قومی و قبیله‌ای نژادی، تقویت ملی‌گرایی‌های شووینیستی و قومی - شووینیستی میان اقوام و مذاهب منطقه (شیعه، سنی، قومیت‌ها و زبان‌ها و فرهنگ‌ها و حتی سبک‌های زندگی متفاوت. در این جنگ تمام عیار هدف نه براندازی حکومت ایران است و نه هیچ کدام از دیگر دولت‌های منطقه، بلکه ایجاد دشمنی و ناآرامی‌های سیاسی و ایدئولوژیک و قوم‌گرایی‌ها و ضد‌قوم‌گرایی‌هایی که بتواند زمینه را برای هژمونی کامل قدرت‌های بزرگ نولیبرالی اروپایی و آمریکایی و دور کردن دو قدرت امپریالیستی و دیکتاتوری و مافیایی چین و روسیه از منطقه فراهم کرده، و برعکس بیشترین پهنه مانور سیاسی را به دولت اسرائیل بدهند که به مثابه نماینده آن قدرت‌ها، بهانه‌های لازم را برای ایجاد رابطه سیاسی - نظامی با کشور‌های منطقه به دست آورده و در همان حال مشکلات شدید سیاست‌های داخلی بحران دایم درونی و ناشی از فرایند‌های آپارتایدی یک دولت دینی ِ نژادپرست و نظامی گرا حل کند.

برای این کار بالا‌ترین نیاز صحنه‌گردانان خارجی همراه با قدرت‌های منطقه، غیر‌دمکراتیک کردن هرچه بیشتر منطقه و تضعیف هر چه بیشتر دولت‌- ملت‌های آن‌ها از طریق ایجاد اختلاف میان مردم با دولت‌ها، و مردم با یکدیگر و دامن زدن به خشونت است. بدین ترتیب جنگی بی‌پایان و فرسایشی آغاز می‌شود که در آن بازنده همیشگی، مردم و برنده همیشگی، حاکمیت‌های فاسد و دیکتاتور‌های کوچک و ضعیف، اما پر مدعای منطقه‌اند.

حال اگر به موقعیت ایران بر گردیم، مشاهده می‌کنیم که بی‌کفایتی به دلیل سودجویی و یا وابستگی، از یک سو، و دستکاری برخی قدرت‌های بزرگ و همچنین رژیم اسرائیل از سوی دیگر، سبب شده است که در سال‌های اخیر شاهد شدیدترین امواج شکست و فرو شکستن کشور باشیم: از ناکامی در مذاکراتی مقتدرانه و جدی برای بازگشت به برجام تا وضعیت بحرانی اقتصادی کشور، از گرانی‌ها تا کاهش نرخ پول ملی، از فرار سرمایه‌های مالی تا مهاجرت نخبگان و نیرو‌های جوان، از کاهش شادی اجتماعی تا کاهش نرخ ازدواج و زاد و ولد و برعکس افزایش نرخ مرگ و میر ناشی از بیماری‌ها و حوادث آنومیک، خشونت‌های سیاسی، انتقام‌جویی‌ها و بی‌کفایتی در مدیریت بحران‌های بهداشتی، اقتصادی، سیاسی، و...

امروز خیابان‌های کشور ناآرام است، اعتراض مردم به اوج رسیده، اما آیا می‌توان مردم صبور و آرام و به دور از خشونتی را که در طول ده‌ها سال همواره تنها خواسته‌شان برخورداری از کم‌ترین حقوق انسانی و حداقلی از زندگی مادی و کمترین حدی از احترام بالا دستی‌ها نسبت به شعور آن‌ها بوده است، مقصر دانست؟ خشونت همیشه خشونت بیشتری می‌زاید و در طول تاریخ جز در قالب دفاع در برابر دیگریِ مهاجم، همواره چرخه‌ای باطل، توهم‌زا و بی‌مصرف بوده است.

آزادی و عدالت و انسانیت و شعور اجتماعی و دمکراسی و توسعه هرگز در طول تاریخی که ما می‌شناسیم حاصل هیچ خشونتی نبوده است. خشونت‌ها مثل تنش‌های بیولوژیک، مثل تب و لرز‌هایی هستند که معلولند و نه علت، و در این میان عمده کسانی که باید پاسخگو به حساب بیایند کسانی هستند که هشدار‌های بی شمار متخصصان و دست اندرکاران علوم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دلسوزان واقعی مردم در طول این سال‌ها را جدی نگرفتند و حتی بدتر هر کاری کردند که آن‌ها را وادار به سکوت کنند. گویی سکوت روشنفکران، هنرمندان، اساتید دانشگاه، نخبگان فرهنگی و غیره، می‌تواند مشکلات عظیم اقتصادی و سیاسی کشور را حل کند. اما میزان بی‌کفایتی و یا ضربه زدن تعمدی به اعتماد مردم از این هم بالاتر رفت و به جای گوش سپردن به تحلیل متخصصان، نه فقط آن‌ها را وادار به سکوت کردند، بلکه مجازاتشان نیز کردند.

همه این سخنان که بار‌ها و بار‌ها تکرارشان کرده‌ایم و گویی گوش شنوایی برای آن‌ها وجود ندارد، مصداقی از آن زبانزد معروف هستند: «هرکس باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد». نگاهی به اطراف خود بیاندازیم تا به حقیقت عمیق این زبانزد پی‌ببریم.

منبع: فرارو

کلیدواژه: مهسا امینی سیاست ها قدرت ها سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۷۹۵۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خشونت با دانشجویان ذات اصلی آمریکا را نشان داد

«جبار کوچکی‌نژاد» در گفت‌وگو با خبرنگار مهر، با اشاره به اعتراضات دانشجویان آمریکا در محکومیت رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم غزه، اظهار کرد: چندین ماه است که رژیم غاصب صهیونیستی با حمایت برخی کشورهای غربی به ویژه آمریکا، حملات وحشیانه‌ای به فلسطین داشته و بسیاری از کودکان، زنان و مردان را که هیچ نقشی در جنگ ندارند، به خاک و خون کشیده است.

وی با تاکید بر اینکه مسأله غزه مسأله‌ای جهانی و انسانی است و نباید تصور شود که فقط مسلمانان باید از مردم مظلوم فلسطین حمایت کنند، گفت: نظامیان صهیونیست ده‌ها فلسطینی را زنده به گور کردند. زنده به گور کردن انسان‌ها موضوعی بود که در قرون وسطی انجام می‌شد اما الان می‌بینیم که در جامعه متمدن امروز چنین وحشی‌گری‌هایی انجام می‌شود و کشورهای غربی که ادعای متمدن‌بودن و توجه به حقوق بشر دارند، در این مورد دَم نمی‌زنند.

نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: امروز در سطح دنیا می‌بینیم که دانشجویان کشورهای غربی در حال طرح مطالبه علیه مقامات کشورهای خود هستند. موج اعتراضات دانشجویان علیه رژیم غاصب صهیونیستی و حامیانش چون آمریکا روز به روز بیشتر در دنیا فراگیر خواهد شد و روزی می‌رسد که بسیاری از این افراد دیکتاتور در خانه‌های خودشان مجازات می‌شوند و حتی زنان و فرزندانشان هم علیه آنان قیام خواهند کرد.

نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره به برخورد خشن پلیس آمریکا با دانشجویان، اظهار کرد: در کشوری که ادعا دارد مهد آزادی است و انسان‌ها محترم هستند، شاهد اقدام تأسف‌برانگیز و شرم‌آور پلیس آمریکا هستیم که دست به سرکوب و برخورد خشونت‌بار با اساتید و دانشجویان حامی فلسطین زده است.

وی با تاکید بر اینکه شعار آزادی بیان در غرب دروغی بیش نیست، گفت: این کارها نشانگر ذات اصلی آمریکا است و نشان می‌دهد که شعارهای مقامات آمریکا مبنی بر اینکه در این کشور آزادی بیان وجود دارد و مخالفان آنان هم می‌توانند آزادانه اعتراض خود را مطرح کنند، دروغ است و با واقعیت انطباق ندارد.

کوچکی‌نژاد با بیان اینکه این روزها حتی یهودی‌ها هم علیه اسراییل قیام می‌کنند، گفت: دانشجویان یهودی مقیم آمریکا نیز در کنار سایر دانشجویان آمریکایی در تجمعات ضد صهیونیستی شرکت کرده‌اند و پیام این اعتراضات آن است که اسراییل و آمریکا راه به جایی نمی‌برند و پیروزی از آن مظلومان تاریخ مانند غزه است.

کد خبر 6092276 زهرا علیدادی

دیگر خبرها

  • خشونت با دانشجویان ذات اصلی آمریکا را نشان داد
  • رئالیسم سیاسی چیست؟
  • نیازمند تقویت اقناع در دولت هستیم
  • رئیسی: گشت ارشاد مدیران در دستورکار وزیران باشد / خیزش دانشجویان و نخبگان غربی با اعمال خشونت خاموش نمی‌شود
  • فلاحت پیشه: نه‌تنها از منابع فروش نفت نفعی برای مردم حاصل نشد؛ بلکه دولت دست در جیب مردم کرده است
  • ماسک آزادی و حقوق بشر دولت‌های خارجی برای مردم جهان کنار رفته است
  • نمایندگان مجلس دوازدهم «یقه‌گیری» نخواهند کرد
  • شاهد «یقه‌گیری» نمایندگان مجلس دوازدهم نخواهیم بود
  • زندان را به سازش با کسانی که پاکستان را به بندکشیدند،ترجیح می‌دهم
  • هروی: حاکمیت باید در انتخابات ۱۴۰۴ اندکی نرمش نشان دهد /برای حل مشکلات اقتصادی، درهای کشور برای تعامل با بیرون باز شود